نیمی از جهانم برای تو
نیمی برای گنجشکها
نیمی از دوست داشتنم برای تو
نیمی برای باد
تادر کوچه ها بگردد
نیمی از مهربانیم برای تو
نیمی برای باران
تا برزمین ببارد
و ناگهان مرا به نام کوچکم میخوانی
گنجشکهایم به سرزمین تو کوچ میکنند
ومن
با اینهمه بیابان
که هیچ هم بهار نمیشود
فصل هارا گم میکنم