پنجه مرگ گرفته ست گریبان امید"شمع جانم همه شب سو خته بر بالینش"روح آزرده من میرمد از بوی بهار بی تو خاری ست به دل"خنده فروردینش"عمر پا بر دل می نهد و می گذرد کاروانی همه افسون"همه نیرنگ و فریب" سالها
باغ و بهار همه تاراج خزان بخت بد"هر چه کشیدم همه از دست
دوست.........