سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل دفتر اندیشه است . [امام علی علیه السلام]   بازدید امروز: 25  بازدید دیروز: 14   کل بازدیدها: 156297
 
بخاطر ماه... - این وبلاگ عنوان نداره
 
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده || نامه های بی پاسخ
تا قیامت در انتظارت
غمنامه
دل نوشته
یاد ایام....
روزهای خوب...
بخاطر ماه...
زمزمه های شبانه...

|| اشتراک در خبرنامه ||   || درباره من || بخاطر ماه... - این وبلاگ عنوان نداره
سمیرا
آمدی رفت زدل صبر و قرارم بنشین بنشین تا به خود آید دل زارم بنشین دل و دین بردی و اکنون پی جان آمده ای بنشین تا به تو آن هم بسپارم بنشین

|| لوگوی وبلاگ من || بخاطر ماه... - این وبلاگ عنوان نداره

|| لینک دوستان من || خانه متروک
رضا و مهتاب
زندگی با عشق معنی پیدا میکند
**پرنده تنهایی**
ندای شرق
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
تنهایی مرام عشقه
معلم،عشق،دانشجو
غروب سیاه
JUST REAL LOVE
انگشت نما
یادداشتهای پراکنده یک عاشق
ستاره ساحل
مسیر سبز
ع + ش+ ق
سیمین بر
همسفران عشق
گلچیده ها
دلکده اشکان گنجی
کوچه های قلبم
صلیب
تمام زندگی من...

|| لوگوی دوستان من ||















|| اوقات شرعی ||


|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
رفتنم آسان است....
نویسنده: سمیرا(سه شنبه 85/12/8 ساعت 9:27 عصر)

رفتنم آسان است...

 مثل پرواز صدا ،از قفس تنهایی

 مثل رقصیدن موج،وقت افتادن برگ

رفتنم آسان نیست...

بعد امروز که از بودن خود غمگینم

بعد گم گشتگی و ترس در آغاز شدن

رفتنم آسان است.....

 

 



باتشکر از نظرشما! ( )

رفیق روزهای خوب...
نویسنده: سمیرا(پنج شنبه 85/12/3 ساعت 5:15 عصر)

من از تو دل نمی بُرَم

اگرچه از تو دلخورم

اگر چه گفته ای تورا

به خاطرات بسپرم

هنوز هم خیال کن

کنارتو نشسته ام

منی که در جوانیم

بخاطرت شکسته ام

تودرسراب آینه

شبانه خنده میکنی

من شکست داده را

خودت برنده میکنی

نیامدی و سالها

نظر به جاده دوختم

بیاببین که بی تو من

چه عاشقانه سوختم

رفیق روزهای خوب

رفیق خوب روزها

همیشه ماندگار من

همیشه در هنوزها

صدابرن مرا شبی

به غربتی که ساختی....

............

((ترانه ای زیبا از محسن چاوشی))

 



باتشکر از نظرشما! ( )

چند روزی نیستم...
نویسنده: سمیرا(جمعه 85/11/27 ساعت 12:57 عصر)

به نام خدا

سلام و درود بر همه دوستان گرامی

چند روزی نمیتونم آپ کنم.

شاد و پیروز باشید

یاحق

 



باتشکر از نظرشما! ( )

دلم گرفت و کسی نپرسید چرا.... ؟
نویسنده: سمیرا(سه شنبه 85/11/24 ساعت 2:23 عصر)

 دلم گرفت و کسی نپرسید چرا.... ؟

 خسته ام ، خسته

 از گریه های نکرده ، از بغض های فرو خورده و از تنهایی های همیشگی ...

 از ناگفته های رنگی ...

 از زمانی که من از من جدا شد ، احساس کردم قلبم دیگر دریچه ندارد....

 حالا هر وقت شب ها سگ ها پارس می کنند نمی ترسم ...

 چون دیگرترس  وارد قلبم نمی شود...



باتشکر از نظرشما! ( )

لحظه ها میگذرد....
نویسنده: سمیرا(شنبه 85/11/21 ساعت 12:41 عصر)

لحظه ها می گذرد...
آنچه بگذشت، نمی آید باز...
قصه ای هست که هرگز دیگر...
نتواند شد آغاز...



باتشکر از نظرشما! ( )

زندگی سراب آرزوهاست....
نویسنده: سمیرا(یکشنبه 85/11/15 ساعت 10:25 عصر)

 زندگی سراب آرزوهاست !

 آرزو را نزدیک می بینی می خواهی بر داریش ، تا دست می زنی خاک است و شن ...

 دوستش داری ، ولی می دانی که دیگر وجود ندارد ، نمی خواهی باور کنی ،

  او را در کنارت می بینی. دست دراز می کنی تا دستش را در دستت بگذارد ،

 محو می شود...

 کسی را که فکرش را نمی کردی ....

 با خودت فکر می کنی ......................... !

 آری ، مرگ برای دیگران است !

 امید داری ، امیدت خاک می شود...

 باز اشتباه کرده ای ......

 با خود فکر می کنی این همه سختی ، این همه رنج ، شاید مرده باشم ؛

 دست دراز می کنی تا خاک روی میز را تمیز کنی ، دستت میز را  لمس می کند ....

 باز اشتباه کرده ای ، تو هنوز زنده ای !

 

 



باتشکر از نظرشما! ( )

روزها رفتند...
نویسنده: سمیرا(جمعه 85/11/13 ساعت 12:22 صبح)

 روزها رفتند و من دیگر

 خودنمیدانم کدامینم...

 آن من ِ سرسخت مغرورم یامن ِمغلوب دیرینم....

 ف. فرخزاد

 



باتشکر از نظرشما! ( )

آرزوی زیبا...
نویسنده: سمیرا(شنبه 85/11/7 ساعت 3:41 عصر)

 

  دیشب تنهایی بود...

 سکوت غم بود دیشب  آرزو...

 آرزویی زیبا...

 به زیبایی گنجشکی که در بالای شاخه درخت

  روی لانه اش چشمانش را بسته بود

  و خواب پرواز کردن جوجه هایش را میدید....

باتشکر از نظرشما! ( )

اینجا...
نویسنده: سمیرا(دوشنبه 85/11/2 ساعت 5:59 عصر)

 اینجا ستاره ها همه خاموشند...

 اینجا فرشته ها همه گریانند...

 اینجا شکوفه های گل مریم...

 به مانند خار بیابانند...

 فروغ فرخزاد.

 



باتشکر از نظرشما! ( )

زمین....
نویسنده: سمیرا(پنج شنبه 85/10/28 ساعت 12:47 صبح)

 

Earth

Some say the world will be calm

Some say earth will be ice

Sun close to earth

 

 

زمین

بعضی ها می گویند زمین آرام خواهد شد...

بعضی ها میگویند زمین یخ خواهد زد...

شاید خورشید به زمین نزدیک شود...

((سرجان سایکلین))

 

 



باتشکر از نظرشما! ( )

   1   2      >